دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 245 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری وپیشینه تحقیق درمان
توضیحات: فصل دوم (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
درمان
روشهای درمانگری کلی ،بخصوص رویآوردهای روانپویشی و انساننگری – هستینگری، شناختنگری به طور گسترده در قلمرو اضطراب اجتماعی به کار رفتهاند و به نتایجی درخور توجه، دست یافتهاند. در این پژوهش پژوهشگر به دنبال بررسی اثر بخشی روشهای نوروفیدبک و حضور ذهن به عنوان روشهای نوین در حوزهی روانشناسی میباشد.
نوروفیدبک
استفاده از بیوفیدبک، تاریخچهای طولانیتر از نوروفیدبک دارد. بیوفیدبک،وسیلهای الکترونیکی است که به افراد کمک میکند که بر روی جسم و ذهن خود کنترل و آگاهی داشته باشند. بیوفیدبک، ابزاری است که درجه حرارت پوست، فعالیت جریان خون مغز، فشار خون، ضربان قلب و تنفس را ارزیابی میکند. تحقیقات نشان میدهد که بکار بردن بیوفیدبک در ترکیب با درمانهای رفتاری دیگر برای اختلالات روان پزشکی مؤثرتر میباشد. بیوفیدبک توسط پزشکها، روانشناسها و مشاوران استفاده میشود (دموس، 2005).
درمان بیوفیدبک برای کنترل بدن و سلامتی ذهنی توسط افراد استفاده میشود حتی دستگاه زنگ و تشکچه سادهای که از قدیم برای درمان شب ادراریهای کودکان بهکار میرود، بیوفیدبک است. اما نوروفیدبک به معنای امروزیش مدیون تحقیقهای دکتر باری استرمان محقق دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس در دهه 60 میلادی است او میخواست بفهمد که وقتی ما خوابیدهایم، در مغزمان چه میگذرد. او طبق روال همه تحقیقهای عصبشناختی، از حیوانات شروع کرد. گربههای آزمایشگاه دکتر استرمان، هم وقتی که خواب بودند و هم مواقعی از بیداریشان، EEGهای پایینتری را نشان میدادند (دموس، 2005؛ ایگنر، گریزلیر، 2004؛ مان و همکاران،1992).
همزمان با این تحقیقات یک پروژه ناسا هم به استرمان سپرده شد. سفارشدهنده این پروژه میخواست بداند که چرا کارکنان ناسا وقتی در معرض سوختهای موشکی قرار میگیرند دچار استفراغ، سردرد، توهم و تشنج میشوند؟ دکتر استرمان، هم گربههای آزمایشگاهش و هم گربههای دیگر را در معرض این سوختها قرار داد. نتیجه شگفتانگیز بود؛ گربههایی که در آزمایش قبلی توانسته بودند EEG خودشان را کنترل کنند، از گربههای معمولی کمتر دچار استفراغ، حملات تشنجی و نشانههای دیگر میشدند (ایگنر، گریزلیر، 2004).
این نتیجه شگفتانگیز آغاز تحقیقات نوروفیدبک شد. آیا انسان هم میتواند با کنترل امواج مغزی مشکلات روانیاش را حل کند؟ آزمایش استرمان روی مبتلایان به صرع نشان داد که جواب این سوال مثبت است. این روش کمکم گسترش پیدا کرد و از سال 2000 به اینطرف کلینیکهای نوروفیدبک هر روز در گوشهای از جهان و البته در ایران خودمان سبز میشوند (ورنون و همکاران، 2005؛ ونمان، 1997) و در سال 2011، به طور بینالمللی پژوهشهای نوروفیدبک چاپ شد. نوروفیدبک یک زمینه تخصصی در بیوفیدبک است که برای کنترل فرآیندهای الکترود شیمیایی مغز انسان اختصاص دارد. در حوزه درمان اختلالات روانشناختی، پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی با بررسی ارتباط بین موج نگار الکتریکی مغز، مکانیزمهای زیربنایی تالاموکورتیکال مغز و حالات روانشناختی، نشان میدهد که ایجاد نوسانات و تغییرات بهینه در ریتم و فرکانس امواج مغزی، با استفاده از روشهای عصب درمانی، میتواند تغییرات بهینهای را در حالات روانشناختی ایجاد کند. نوروفیدبک باعث خودتنظیمی فعالیت مغز میشود (کارولین و چریستوفر، 2004). نوروفیدبک با اصلاح امواج غیرطبیعی باعث تغییر خلق، رفتار وافکار میشود (چریستوفر و فیشر، 2010).
نوروفیدبک با بازخورد عصبی، عملکرد مغز را تنظیم میکند و باعث افزایش خلاقیت، کمک به حافظه، افزایش توجه و بهینهسازی تصمیمگیری و هماهنگی مغز و بدن میشود. نوروفیدبک پاسخ تکنولوژی به رواندرمانی، بازتوانیشناختی و عملکرد قشری ضعیف است و سیستم آموزشی وسیعی است که رشد و تغییر در سطح سلولی مغز را افزایش میدهد. نوروفیدبک به عنوان یک مداخله بدون همبستگی صرف به دستکاری حالات مغزی عمل میکند و عملکرد نوروفیدبک باعث میشود که تغییرات طولانی مدت در فعالیت EEG بوجود آید (چریستوفر و فیشر، 2010 ).
نوروفیدبک براساس خودتنظیمی الکتروانسفالوگراف میباشد (رانگ و انگ، هسیل، 2013) و به عنوان وسیلهای، امواج مغزی را تغییر میدهد و باعث بهبودی عملکرد فرد میشود (گریزلیر، تامپسون، ردینگ، براندی و استفرت، 2013). در نوروفیدبک برای کاهش اضطراب باید آموزش آلفا، بتا و تتا نوروفیدبک موردنظر باشد و به افراد آموزش داده شود که با اثرگذاری بر این امواج باعث کاهش اضطراب شود. طول جلسات برای اختلالات مختلف فرق میکند، در مورد اضطراب اجتماعی تعداد جلسات 12جلسه میباشد و بر روی امواج مغزی خاصی کار میشود. در واقع، نوروفیدبک این کاربرد را دارد که میتواند امواج بیش از حد دامنه را سرکوب وامواج پایینتر از دامنه را تقویت نماید در واقع این تغییرات در ارتباط با اختلالات عصبی و روانی میباشد. نوروفیدبک باعث میشود که مغز انسان روشهای آرامسازی را بیاموزد. اثرگذاری نوروفیدبک براساس نوع اختلال به مناطق خاصی از مغز مربوط میشود (سریوت و همکاران، 2002؛ استفن بیل، بروور، کیسر و وان وو، 2013). اولین مورد درمانی مرد 21 سالهای با اختلال در منطقه سیستم عصبی مرکزی بوده است که با استفاده از نوروفیدبک باعث بهبود توجه و حافظه شنیداری شده است (بریکوا ، تایموفرل، موسولو، 2003).
t
دسته بندی | بهداشت عمومی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
*مقاله درمورد بررسی نظام پاسخگوئی مبتنی بر عملکرد در بیمارستان*
یافتهها: یافتههای پژوهش در 17 جدول ارائه گردیده است. این یافتهها نشان داد که از مجموع آیتمهای مربوط به ملزومات و اجزاء نظام پاسخگوئی عملکرد 50% (29 آیتم از 57) موجود بود. بر اساس امتیازدهی انجام شده؛ فرهنگ و نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی، امتیاز 74% را کسب نمود. در نهایت بر اساس یافتههای مذکور و چارچوبهای پاسخگوئی عملکرد دو کشور امریکا و کانادا یک جدول مقایسهای ارائه گردید.
بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش و فراوانی آیتمهای اندازهگیری شده میتوان احتمالا گفت علیرغم وجود شفافیت و وضوح در نقشها و مسؤولیتها، یکی از دلایل کمبود تعهد به اجرای برنامه استراتژیک پائین بودن مشارکت ذینفعان و مشتریان و همچنین نبود سیستمی برای بهبود عملکرد بود. با توجه به اینکه بر اساس پرسشنامه اینگونه استنباط گردید که نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی عملکرد نسبتا مثبت بود. با مقایسه این نتیجه حاصل شده با مشکل مربوط به نبود سیستم بهبود عملکرد در بیمارستان تحت مطالعه احتمالا میتوان چنین استنباط کرد که با استقرار نظام پاسخگوئی عملکرد در این بیمارستان مشکل بهبود عملکرد نیز حل میگردد. در پایان بر اساس یافتههای پژوهش و مقایسه آنها با چارچوبهای کشورهای امریکا و کانادا چارچوبی برای پاسخگوئی عملکرد پیشنهاد گردید.
کلید واژهها:
پاسخگوئی، عملکرد، چارچوب، نظام، سیستم بهداشت و درمان، بیمارستان.
Accountability, Performance, System, ّFramework , Health Care System & Hospital.
روزبروز دولتهای جهان جهت فراهم کردن خدمات بهداشت-درمان بطور مؤثر، کارا و کافی با فشارهای زیادی روبرو می شوند. تحولات و کوششهای توانمندسازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه روشهای مشابهی را برای رسیدن به نظامهای بهداشت-درمان با عملکرد بهتر میپذیرند. از جمله؛ کوچکسازی، خصوصیسازی، رقابت در عرضه خدمات، سنجش عملکرد و مشارکت مردم. همه این روشها بر پاسخگو بودن بعنوان یک عنصر اساسی در اجرای تحولات بهداشت-درمان و بهبود عملکرد سیستم تاکید میکنند. متاسفانه در بیمارستانهای کشور، مشخص نبودن مسؤولیتها و نقشهای افراد و نداشتن اختیارات متناسب با مسؤولیتهای واگذار شده، باعث دوباره کاری وکاهش کارائی و اثربخشی خدمات ارائه شده میشود. در نتیجه؛ فعالیتهای کارکنان بطور ضعیفی انجام میشود و هدف اصلی بیمارستان که ارائه خدمت به بیماران و رضایت آنان می باشد، تامین نمیشود، بنابراین به دلیل محدود بودن منابع، افزایش انتظارات مشتری و اهمیت کیفیت خدمات ارائه شده و تاکید براجرای طرح تکریم ارباب رجوع (بخشنامه شماره 8540/13.ص مورخ 10/2/81 شورایعالی اداری) بخصوص در بیمارستانها که بیماران مشتریان آنها می باشند و کیفیت خدمات با جان انسانها ارتباط دارد، مشارکت افراد جامعه و کلیه ذینفعان در برنامهریزی برای کاربرد این منابع محدود، یک امر اجتناب ناپذیر میباشد. لذا سیستم پاسخگوئی در برابر عملکرد، با در نظر داشتن انتظارات عملکردی مشتریان داخلی (کارمندان بیمارستان) و مشتریان خارجی (بیماران) و منابع موجود و با برقراری ارتباطات لازم برای تضمین اجرای برنامهها، نیاز حیاتی مذکور را در بیمارستانها برآورده میسازد. ولی متاسفانه در بیمارستانها پاسخگوئی در برابر عملکرد فقط در گزارشدهی سالانه و پاسخگوئی سنتی که همان جریان یکطرفه اطلاعات در سلسله مراتب اداری میباشد، خلاصه شده است و نظام پاسخگوئی در برابر عملکرد بطور سیستماتیک وجود ندارد، در ضمن مطالعات محدودی که در ایران در این زمینه انجام شده است، بیشتر نظام پاسخگوئی را در شکل سنتی آن و در مراجع قانونی مورد مطالعه قرار داده است، قبل از انقلاب صنعتی، پاسخگویی معمولاً از طریق تماس شخصی و مشارکت مستقیم در فرایندهای عمومی نظارت تقویت میشد. صنعتی شدن باعث ایجاد فرایندهایی شد که از طریق آن مشخص شد که خدمات بیشتری باید توسط دولت ارائه شود. به عنوان یک نتیجه صنعتی شدن، دولتها در اندازه و پیچیدگی رشد کردند و فاصلهشان از شهروندانی که به آنها خدمت ارائه میدادند بیشتر شد. جنبش تحولات مدیریت عمومی از اواخر سال 1900 منجر به تشخیص این مطلب شد که روشهای قدیمی تقویت پاسخگویی کافی نمیباشند.. بدین ترتیب در سال 1976 نیاز به استقرار پاسخگویی برای عملکرد برنامههای دولت تشخیص داده شد و روشهایی برای اجرای ارزیابیهای ضروری برای استقرار پاسخگویی به کار گرفته شد.